هیوی ها به ترکی ساوجبلاغی سخن می گویند
«هیو» شهرکی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز. نزدیک ترین شهر به آن از استان قزوین، شهر آبیک و از استان البرز شهرهای هشتگرد و نظرآباد است. اهالی هیو به گویش «ترکی ساوجبلاغی» سخن می گویند. جهت آشنایی با زبان و فرهنگ هیوی ها نگاه کنید به کتاب «کندن سسی»: مجموعه اشعار ترکی فرامرز قدسی (فراق). در گذشته نه چندان دور در این شهرک، اکثریت مردم به کار معدن ذغال سنگ مشغول بودند. با تاسیس و راه اندازی کارخانه های سیمان آبیک و فخرایران و... در چهار دهه پیش در اطراف هیو، بیشتر اهالی یا شاغل در این کارخانه ها شدند و یا به اصناف وابسته به آن روی آوردند. هیو منطقه ای کوهپایه ای و بسیار خوش آب و هوا است. در ارتفاعات شمالی هیو منطقهای به نام «سیراب» وجود دارد که با جای دادن امامزاده موسی در خود و دارا بودن درختان گردو و چشمههای خاص به یک منطقه تفریحی و زیارتی برای مردم منطقه تبدیل شده است. همچنین در ارتفاعات این شهرک شرایط مناسبی برای زنبورداری فراهم است.
در خانههای هیو باغچههای بزرگ و درختان میوه فراوانی وجود دارد که متاسفانه با افزایش جمعیت و نیاز به مسکن، بیشتر این باغچهها خشکانده شده و به خانههای مسکونی تبدیل می شوند و در نتیجه شادابی و سرسبزی گذشته؛ آرام آرام از این روستا رخت بر میبندد. این شهرک براساس سرشماری سال 1385جمعیت آن 8061 نفر و 2247 خانوار بوده است. هیو در گذشتهای نه چندان دور دارای مناطقی جنگلی به همراه یک رودخانه بوده است که اکنون تنها رودخانه آن به جا مانده است. همچنین گرگ که یکی از حیوانات این منطقه بود، اکنون در این محل در معرض نابودی است و مورد حمایت سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. گفته میشود در گذشته خانی به نام «جمشید خان» بر هیو و اطراف آن حکم میرانده است که قلعهای نیز از وی برجا مانده است. متاسفانه در اطراف این منطقه به بهانه یافتن معدن، حفاری های غیرقانونی به منظور یافتن آثار باستانی انجام شده است.
هیو در گذشته به دست کدخدا اداره میشد و مردم رعیت او محسوب میشدند. تا سال های اخیر نیز بسیاری از زمین های این دهستان به پسر ارباب تعلق داشت که مردم با پرداخت بهای زمین و خانه محل سکونت خود به وی مالک آنها میشوند. از جمله آثار باستانی هیو، «دژ گبران» میباشد که در قسمت غربی شهرک (شمال مخابرات) واقع شده است. پیشینه ساخت اولیه این قلعه که امروزه درصد بالایی از آن تخریب شدهاست، مشخص نیست ولی می توان گفت در دوران سلجوقیان این قلعه از قلعه های در دست تصرف اسماعیلیان وابسته به حسن صباح بوده است که احتمالا" با قلعه های اطراف به ویژه «ارژنگ قلعه»، «پشند» و «بزقلعه (شاه تهماسپ)» که مشرف به دشت جارو در منطقه اشتهارد است، رابطه داشته است. ساخت معماری بیرونی آن از سنگ و ملات و دیوار اتاق ها از خشت و آجر ساخته شده است. دو حفره در داخل تپه اصلی کنده شده و مربوط به بنای اصلی میباشد که احتمالا" آب انبار یا راه مخفی بوده است. این قلعه از قسمت شرقی و جنوبی با دیوارهای سنگی و از قسمت غرب به پرتگاه و از سمت شمال به دروازه ورودی منتهی می شود. سفالینه هایی با لعاب فیروزهای، لاجوردی و قهوهای و بدون لعاب، نخودی - که ادوار تاریخی از دوران تاریخی و پس از اسلام را شامل میشود - را می توان به صورت پراکنده در اطراف تپه مشاهده کرد.
علامه علی اکبر دهخدا ذیل عنوان «هیو» در لغت نامه خود نوشته است: «هیو روستایی جزء دهستان پشند بخش کرج شهرستان تهران. دارای 2429 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار. محصول آن غلات، بنشن، صیفی، باغات انگور، میوه جات، عسل، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و برخی در معدن ذغال سنگ کار می کنند. دبستان دارد. مزرعه سرای حشمت آباد واقع در کنار راه شوسه جزء این ده است. راه مالرو دارد و از قهوه خانه شاه دوست که سر راه شوسه واقع است ماشین می رود.»
منابع: فرامرز قدسی، کندن سسی، ص 28؛ ذکرالله زنجانی، شناسنامه تاریخی ساوجبلاغ، ص85 و 132؛ علی اکبر دهخدا، لغت نامه؛ ذیل عنوان «هیو».